از فیلمهای «سینما حقیقت» راحت عبور نکنیم
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۳۰۸۹۹
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، ونوس بهنود ـ شانزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران سینما حقیقت از ۲۰ لغایت ۲۴ آذرماه ۱۴۰۱ میزبان ۷۲ فیلم در پردیس سالن ملت، فردوس و چند سالن سینمایی دیگر بود.
مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی سازمان امور سینمایی، جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» را آذرماه هر سال و با شعار «حقیقت بهترین راهنماست» که از فرمایشات حضرت علی (ع) است، در شهر تهران برگزار میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بازنمایی تاریخ و فرهنگ جامعهی ایرانی- اسلامی، صیانت از هویت ملی مبتنی بر انگارههای دینی و ایرانی، تقویت سینمای مستند خلاق ایران، بیان نسبت سینمای مستند و توسعهی پایدار، آشنایی فیلمسازان کشور با تحولات نوین سینمای مستند جهان، توجه به اهمیت اقتصاد سینمای مستند با تأکید بر رفع موانع تولید، توزیع و نمایش این آثار در عرصههای داخلی و خارجی، از اصول و اهداف این جشنواره است.
اولین دوره جشنواره بینالمللی سینماحقیقت در سال ۱۳۸۶ برگزار شد و طی همۀ این سالها، سینماحقیقت به مهمترین رویداد سینمای مستند ایران و منطقه خاورمیانه بدل شده است.
بخشهای رسمی جشنواره بینالمللی سینماحقیقت به این شرح هستند:
الف) مسابقه ملی
ب) مسابقه بینالملل
ج) جایزه شهید آوینی
د) بخشهای جنبی ملی و بینالمللی
ه) بازار فیلم مستند
و) کارگاههای تخصصی
استقبال هنردوستان از جشنوارهای که با تحریم تهدید شد
با وجود اینکه برگزاری این رویداد هنری به دلیل اعتراضات اخیر از سوی برخی هنرمندان تحریم شده بود، اما این جشنواره در تمامی روزهای برگزاری خود شاهد هنردوستان بود. به ویژه فیلمسازان جوانی بود در این سینما حضور یافتند تا توانمندیهای خود را محک بزنند.
در برخی مستندها به دلیل استقبال قابل توجه تماشاگران و ازدحام در سالن نمایش، علاقهمندان مجبور به ایستادن یا نشستن بر روی پلهها بودند. این استقبال به اذعان برخی حضار حتی بیشتر از جشنواره فیلم کوتاه بود که به تازگی در پردیس سینما ملت میزبانی شد.
جنس سینما حقیقت و برخی آثار موفق موجب شد تا این رویداد فرهنگی با وجود همه مشکلات موجود برگزار شده و به ایستگاه آخر برسد.
** موضوعات اجتماعی و محیط زیست در صدر
همزمان با آغاز جشنواره، محمد مهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی تأکید کرد، آنچه از سینمای مستند، به یادگار میماند، تلاشی است که برای ثبت واقعیت، شکلی عادلانه و هنرمندانه دارد. هنرمندان چشم و چراغ ما هستند و بیش و پیش از هر قشری، صدای جامعه را به گوش مسئولان میرسانند. از این منظر سینمای مستند، هوشمندانه و منصفانه نقد میکند، هشدار میدهد و راههای برون رفت از بحران را مطرح میکند. هنرمند آنچه را که رؤیت میکند روایت میکند.»
در عین حال که مسئولان واقف به توان فیلم مستند هستند، در این دوره از جشنواره فیلمسازان هم با طرح معضلات متعدد نسبت به ساخت فیلم اقدام کردند. بیشترین موضوعاتی که در فیلمها قابل لمس بود، طرح معضلات اجتماعی و محیط زیست است.
در گفتگوهای خبرگزاری آنا با کارگردان مشاهده شد که موضوعاتی مانند زندگی اقوام، حیات وحش و محیط زیست بیشتر از سالهای قبل مورد توجه قرار گرفته و معضلات اجتماعی نیز با رویکردها جدید و زاویه دید متفاوت مورد بررسی قرار میگیرد. بیشترین وزنه فیلمها نیز در این دوره از جشنواره به معضلات محیط زیست و آسیبهای اجتماعی اختصاص داشت.
** کارگردانها همچنان رضایت ندارند
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامیدر گفتگو با آنا تاکید کرد که این جشنوارهها با هدف شناسایی چهرهها و استعدادهای فیلم سازی برگزار میشود و پیرو برگزاری آن، آثار به نمایش درآمده نیز مورد حمایت قرار میگیرد.
اسماعیلی تاکید کرد: همچنان که جشنواره سینما حقیقت با قوت برگزار شد، جشنواره فجر نیز برگزار خواهد شد و آثار شرکت کننده مورد حمایت قرار میگیرند.
با وجود این اظهارات، پیرو مصاحبههایی که از کارگردانان منتشر شده همچنان رضایت کامل حاصل نشده است.
محسن اسلام زاده کارگردان «پاییز پنجاه سالگی» نیز در گفتگو با آنا تصریح کرد: هر چند آثار خوبی در حوزه مستند ساخته میشود، اما همچنان در ساخت با مشکلاتی مواجه هستیم. تا جایی که ممکن است با تولید اثری که مجوز هم دارد، مخالفت شود.
بهنام بیروند کارگردان مستند «دَفَک» هم در این زمینه تصریح کرد: در کشورهای دیگر یک کارگردان با ساخت مستند چند سال ارتزاق میکند، اما در ایران برای تآمین هزینه معیشت باید هر سال فیلم بسازد.
وی افزود: ۱۰ سال است فعالیت مستند سازی دارم و میتوانم بگویم فقط در یکی دو سال اخیر است که حمایتها بهتر شده است.
سید محمد جواد سعیدی تهیه کننده دو مستند «ماهر» و «آنجلینا» نیز به خبرنگار آنا گفت: بنده سیاه نمایی نمیکنم، اما معضلات اجتماعی به ویژه حول محور زنان غیر قابل کتمان است و لازم است تولیدات این چنینی حمایت شود.
وی گفت: در تمامیفیلمهایی که تهیه کننده بودم، هزینه شخصی را صرف کردم. این در حالی است که بارها به دلیل ضعف حمایتها قادر به ساخت فیلمی نبودیم یا از ساخت منصرف شدیم.
در مقابل مطالبات هنرمندان، وزیر ارشاد در بازدید از جشنواره گفت: در وزارتخانه به روی هنرمندان باز است و ما بستههای حمایتی برای هنرمندان و اهالی سینما تعریف کردهایم.
کارگردانان در این دوره از جشنواره پیامهای بسیاری از حقیقت را به مسئولان رساندند. باید منتظر ماند و دید که بسته حمایتی اعلامی از سوی آقای وزیر چه زمانی محقق خواهد شد؟
سینمای مستند به عنوان روایتگر حقیقت میتواند دریچهای قابل اعتماد و اتکا برای درک مشکلات، آمال و آرزوها و خواستههای مردم در حوزههای مختلف باشد. جشنواره سینما حقیقت نیز بستری تخصصی و درعین حال مخاطبگرا برای بیان این موارد است. در نتیجه، میتوان آن را آینه ای از جامعه دانست که معضلات و ظرفیتهای کشور را برای مسئولان و اهالی رسانه به نمایش میگذارد.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: شانزدهمین جشنواره سینما حقیقت فیلم مستند جشنواره فیلم مستند جشنواره بین المللی سینمای مستند سینما حقیقت فیلم مستند محیط زیست فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۳۰۸۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند.
به گزارش ایسنا، نام صدیقه (روحانگیز) سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: «زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».»
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: «من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خودش حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.»
عباس بهارلو - مورخ و پژوهشگر سینما - در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: «وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟»
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: «بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.»
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.»
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: «اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.»
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است،
سامینژاد در حالی در 80 سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: «بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.»
او گفته است: «قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، می توانست نقش یک پدر را بازی بکند.»
انتهای پیام